ارتش در کشورهای خاورمیانه (به جز ارتش اسرائیل)، از جمله ارتش ایران و عراق تحت فرماندهی سران خودکامه کشور انجام وظیفه کرده اند و برابر با قانون اساسی کشور از خود استقلالی نداشته اند. و اگر رهبری که فرماندهی ارتش را داشته از مسند قدرت پایین کشیده شده ارتش بعلت قطع رأس هرم فرماندهی، برای مدتی با سردرگمی روبرو بوده و در بعضی اوقات بکلی منحل گردیده است.
ارتش ایران نیز هرگز از مختصات یک ارتش ملی برخور دار نبوده است. اگر چه ارتش ایران در دوران پهلوی از ساختاری شبیه به یک ارتش ملی برخوردار بود، اما همیشه تحت فرمان شخص پادشاه انجام وظیفه میکرد نه دولت منتخب مردم. در هنگام بروز انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و خروج محمد رضا شاه از کشور ارتش فرمانده مستقیم خود را از دست داد و نتوانست انسجام لازم یک ارتش ملی را حفظ کند.
آیت الله خمینی و سران انقلابی بدلیل واهمه از کودتای نظامیان، ساختار فرماندهی ارتش را با اعدام ژنرال های ارتش و بازنشسته کردن بسیاری از فرماندهان، برای مدتی ارتش را از نظر عملیاتی خنثی نمودند. کودتای نوژه هم افزون براین نگرانی ها شد، و ارتش از نظر فرماندهی کارایی خود را از دست داد. از طرفی آیت الله خمینی برای صدور انقلاب اسلامی به عراق و کشورهای دیگر خاورمیانه، مردم کشورهای همسایه از جمله عراق را تحریک به انجام انقلابی شبیه انقلاب اسلامی ایران میکرد. شیعیان عراق اکثریت مردم عراق را تشکیل میدهند، و بهمین دلیل در بین سران کشورهای خاورمیانه صدام حسین بیش از دیگران نگران بود. جهان غرب هم از حرکت انقلاب اسلامی ایران بخاطر منافع خود، که در دهه ۷۰ میلادی خروج نفت خام از خاورمیانه بود، واهمه داشت که به این نگرانی ها افزوده بود. سران کشورهای دیگر مانند کویت که کشوری کوچک در مقابل ایران بود برای اطمینان از بقا و حفظ موجودیت خود با قراردادن امکانات مالی در حدود ۳۰ میلیار دلار به عراق خواستار مقابله با ایران بود. دیگر کشور ها مانند عربستان سعودی و امارات نیز از کمک های مالی به صدام حسین، برای حمله نظامی به ایران، دریغ نکردند.
این وضعیت که آینده نامشخصی را در خاورمیانه رقم زده بود و بخصوص جلوگیری از حرکت انقلاب اسلامی باعث شد تا صدام حسین از فرصت بدست آمده استفاده نموده و با ارتش منسجم آفندی عراق به ایران حمله کند. حمله ناگهانی عراق به ایران و پیشرفت آن تا رسیدن به شهر اندیمشک بدون هرگونه مقابله نظامی از طرف ارتش ایران انجام شد، زیرا آیت الله خمینی ساختار فرماندهی ارتش را بکل نابود کرده بود. ارتش عراق میتوانست حتی تا تهران هم بدون هرگونه مقاومتی پیشروی کند، اما صدام حسین تصور کرده بود که براییش دام نهاده باشند و پیشروی خود را متوقف کرد. علارغم عدم ساختار فرماندهی در ارتش، هنگامی که بکشور حمله نظامی شد، انگیزه و شوری تازه در میان ارتشیان ایجاد شد، و تا حدودی انسجام از دست رفته را بازیافتند و به مقابله با ارتش عراق برخاستند و توانستند ارتش تا دندان مسلح صدام حسین را از کشور ایران بیرون برانند.
در این رابطه بسیار گمانه زنی شده است که گویا این تصمیم جهان غرب بود که عراق به ایران حمله کند، تا این دوکشور در منطقه را از نظر اقتصادی ورشکست نمایند. جنگ ایران و عراق برای جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی به کشورهای خاورمیانه و بخصوص کشور عراق بود. حمایت جهان غرب از دولت عراق نیز برای حفظ منافع خود و صدور نفت مورد نیاز صنایع کشورهای غربی از خاورمینه بود. این گمانه و تئوری که جهان غرب باعث جنگ بیان ایران و عراق بود، نمیتواند صحت داشته باشد! در جنگ ایران و عراق ثابت شد که این تئوری و گمانه زدن ها بکلی بی پایه است.
پس از پایان گرفتن جنگ با عراق ، وحشت خمینی و سران انقلاب اسلامی از ارتش پایان نیافت، و برای حفظ انقلاب اسلامی اقدام به مجهز کردن هر چه بیشتر سپاه پاسداران برای پاسداری از انقلاب پرداختند و «نیروی سپاه پاسداران» را به موازات ارتش ایران بوجود آوردند. در این راستا با بلعیده شدن بودجه ارتش توسط سپاهیان، ارتش با کاستی بودجه مواجه گردید، اما ارتش با فداکاری انسجام خود را حفظ و تا کنون ادامه داده است. لازم میدانم یادآور شوم که ارتش ایران قادر است در مقابل هرگونه حمله نظامی به کشور ایران دفاع کرده و تمامیت کشور ایران را حفظ نماید.
نتیجه آنکه ارتش ایران به نوعی ساختار یک ارتش ملی را دارا است و نظامیان ارتش ایران امیدوارند پس از سرنگونی رژیم اسلامی، مردم ایران با نگارش قانون اساسی نوین، وظایف ارتش ملی ایران را مشخص نمایند. بطور خلاصه وظایف ارتش ملی ایران دفاع و پشتيبانی ازامنيت و استقلال کشور است، از جمله: حفاظت از مرزهای زمينی،دریایی و هوايی، پاسداری از تماميت ارضی و دفاع از حاکميت ملی می باشد. کمک رسانی به مردم در هنگام وقوع وقايع اضطراری طبيعی مانند سيل، زلزله، طوفان، آتش فشان، بيماريهای واگير و مشابه آن، با درخواست دولت، از دیگر وظایف نظامیان ارتش ملی ایران خواهد بود.
لازم است یاد آور شویم امید مردم ایران برای عبور از رژیم اسلامی به نظامیان ارتش ایران است و انتظار دارند که ارتش ملی نه تنها از یکپارچگی کشور و استقلال و حاکمیت ملی حمایت کند، بلکه از جان و مال مردم به هنگام بحران نیز دفاع کند. ارتش ایران در جنگ بین ایران و عراق به تعهد خود برای حفظ یکپارچگی کشور وفادار باقی ماند. دریادار حبیب الله سیاری معاون هماهنگ کننده ارتش نیز جان کلام را ادا کرد، «همانگونه که میدانید ماموریت اصلی ارتش جمهوری اسلامی ایران حفظ تمامیت ارضی کشور، دفاع از حاکمیت ملت ایران است و برای این کار ارتش در ابعاد مختلف باید خودش را آماده کند. ما باید تهدیدات آینده را به خوبی بشناسیم و متناسب با آن خود را آماده کنیم، وی میگوید خوشبختانه این اتفاق مهم نیز افتاده و ارتش جمهوری اسلامی ایران برای انجام ماموریت های خود کاملا آماده است». در این راستا فرمانده ارتش سرلشگر عبدالرحیم موسوی نیز در پایان سخنان خود در روز ارتش،۲۹ فروردین ۱۳۹۹، میگوید «ایران می تواند پرچم خود را در اهتزاز نگه دارد اقتدار و سربلندی ملت خود را در جهان حفظ کند، این راهی است که ملت ایران انتخاب کرده و ارتش هم که جزئی از این ملت است این راه را انتخاب کرده است». سخنان معاون هماهنگ کننده و فرمانده ارتش باعث اقتدار و انسجام هرچه بیشتر نظامیان ارتش ایران است.
جای تردید نیست که نظامیان ارتش ملی ایران به سوگند و وظیفه ملی خود پایبندند و همانگونه که در جنگ ایران وعراق ثابت کردند، برابر با وظیفه ملی خود به حفظ تمامیت ارضی کشور، دفاع از حاکمیت ملت ایران، ادامه خواهند داد و در مواقع ضروی در کنار مردم ایران خواهند ایستاد.
با توجه به مراتب بالا گمانه زنی ها پیرامون جنگ ایران و عراق که «کار جهان غرب بود»، نمیتواند صحت داشته باشد.
پاینده ایران
ناخدا محمد فارسی
۱۸ ماه سپتامبر ۲۰۲۱