Health

گسترش روابط اقتصادی چین در میان اعضائ سازمان همکاری کشور های اسلامی جهان ( او ۰ای ۰سی) بمعنی کاهش فعالیت های اقتصادی امریکا در منطقه است؟

روز جمعه ۲۲ آوریل ۲۰۲۲ میلادی پیتر هوکسترا مقاله ای را در وبسایت گیت استون پیرامون نفوذ اقتصادی چین در کشورهای سازمان همکاری اسلامی (او-آی-سی) جهان به چاپ رساند که قابل تأمل است (۱). عنوان مقاله این است «چین یا آمریکا»؟

 سازمان همکاری کشور های اسلامی جهان شامل ۵۷ کشور است که از نظر اقتصادی به غول  اقتصادی مبدل شده است. هدف اصلی این سازمان بسط و اشاعه اسلام سنی در جهان میباشد. پارالل با (او-آی-سی)، سازمان اخوان المسلمین، لیگ جهان اسلام، مؤسسه بین المللی آموزش اسلام، سازمان گردهمآیی جوانان مسلمان، سازمان داکار در سنگال، سازمان جهانی فرهنگی-علمی مسلمانان، سازمان تبلیغاتی اسلامی را هم میتوان اضافه کرد. این سازمانهای متنوع اسلامی در لوای دعوت به اسلام، عملیات اسلامیزه کردن جهان را پیگیری میکنند.

 

در نگارش هوکسترا آمده است وزیر امور خارجه چین به نشست اخیر شورای وزیران امور خارجه کشورهای ( او-آی-سی) برای اولین بار دعوت شده است. بر اساس این گزارش چین بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار در نزدیک به ۶۰۰ پروژه در سراسر جهان اسلام تحت عنوان پروژه  جاده کمربندی اقتصادی (کرم ابریشم) سرمایه گذاری می کند. این سرمایه گذاری باعث افزایش نفوذ گسترده چین در سازمان همکاری مسلمانان در دو جبهه سیاسی و اقتصادی دیده میشود. بنظر میرسد بدلیل کاهش نقش آمریکا در کشورهای (او-آی-سی)، این کشورها برای بهبود روابط و نزدیک شدن به چین، حتی جنایات چین برعلیه مسلمانان ایقور را هم نادیده گرفته اند.

 

افزون براین برخی از کشورهای (او-آی-سی) همگام با چین بحران اوکراین را نتیجه تلاش اکراین  برای عضویت  در  سازمان ناتو  میدانند. از طرفی سخنان شیخ عبدالله بن  زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه و همکاری های بین المللی امارات متحده عربی، در نشست اجلاس نگف در اسرائیل نیز قابل تأمل است که گفته  ۴۳ سال حکومت جمهوری اسلامی در ایران و عملیات ایزائی در منطقه باعث  ایجاد روابط دیپلماتیک و همکاری  بین کشورهای اسرائیل و اعراب گردیده است. وی گفته است «پیمان ابراهیم میتواند امید بهتر به ما و بچه ها و نوه هایمان بدهد».

 

باعث تأسف است که سیاست خارجی آمریکا در تضاد با خواست مردم خاورمیانه است. این تضاد از زمان دولت اوباما که از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۷ رئیس جمهور آمریکا بود شروع شد. به نظر میرسد سیاست خارجی دولت فعلی آمریکا همان استراتژی را پیگیر است. این استراتژی همچنین از برقراری حکومتی برآمده از سازمان اخوان المسلمین در مصر جانبداری کرده بود. طرح و اقدام اوباما در تضاد با اتحاد سنتی آمریکا در خاورمیانه بود. کشورهای مسلمان عرب واقع در شبه جزیره عربستان سعودی استراتژی آمریکا را خطری جدّی برای موجودیت خود میدانند. در نتیجه روابط سیاسی و اقتصادی خود را با اسرائیل و چین  به روابط سنتی با آمریکا ترجیح میدهند.

باید گفت که  طرح سیاست خارجی اوباما هرگز موفق نبود و منجر به هرج و مرج در مصر و دیگر کشورهای خاورمیانه شد. نماینده اخوان المسلمین محمد مرسی به ریاست جمهوری مصر رسید. معمر قذافی حاکم لیبی توسط بمبارانهای ائتلاف آمریکا و قیام مردم ساقط شد ولی کشور لیبی از آن زمان با بی ثباتی روبرو بوده که هنوز هم ادامه دارد. مصر نیز با کودتای ژنرال ال سی سی از زیر نفوذ و کنترل اخوان المسلمین  نجات یافت. باتوجه به سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه اعتبار آمریکا در بین کشورهای خاورمیانه بسیار کاهش یافته است.

 

همچنین سوریه با جنگ داخلی چندین ساله گرفتار است، در نتیجه بی ثباتی در منطقه، خلافت اسلامی داعش ظهور کرد و پس از چندین سال کشت و کشتار  داعش از قدرت ساقط شد ولی حرکت داعش و ایده اولوژی آن در منطقه خاورمیانه باقی ماند. اوباما با تمام قوا توافق هسته ای با رژیم اسلامی ایران را که، حامی تروریسم در خاورمیانه است  در سال ۲۰۱۵ منعقد کرد. این درحالی است که رژیم اسلامی کماکان به غنی سازی اورانیم با غلظت بالای ۶۰  درصدی برای تولید سوخت سلاح هسته ای ادامه داده است. روز ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ نماینده و معاون رئیس مجلس قبلی رژیم اسلامی علی مطهری در مصاحبه ای در باشگاه خبرنگاران جوان اعلام داشت که ساختن بمب اتمی برای رژیم اسلامی هدفی استراتژیک بوده و هست، محرمانه بود ولی برملا شد. افزون براین رژیم با بدست آوردن پولهای بلوکه شده ایران توانست ساختن پهپاد و موشک های تاکتیکی، کروز و بالستیکی خود را توسعه بدهد و سازمان های تروریسی را در سراسر منطقه خاورمیانه ایجاد، بسط و پشتیبانی نماید.

 

متأسفانه پس از سرکار آمدن دولت بایدن، استراتژی اوباما بار دیگر از سرگرفته شد. با توجه به طرح استراتژیک اتمی شدن رژیم اسلامی برای ساخت سلاح اتمی و زمان  بسیار نزدیک به ساخت آن، دولت بایدن کوشش دارد توافق برجام ۲۰۱۵ ، که رئیس جمهور پیشین دنالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ امریکا را از آن خارج کرد، دوباره احیاء کند. در صورت هرگونه توافقی با رژیم اسلامی، بسیاری از تحریمها از روی رژیم اسلامی ایران برداشته خواهد شد. قابل توجه است  که رژیم اسلامی ایران در این مذاکرات حتی اجازه مذاکرات مستقیم با ایالات متحده آمریکا را نمیدهد. اگر توافق هسته ای دیگری در وین بوقوع بپیوندد، این توافق بسی خطرناک تر از توافق برجام سال ۲۰۱۵ خواهد بود. بطور خلاصه استراتژی و طرح سیاست خارجی اوباما منافع اقتصادی-سیاسی آمریکا در خاورمیانه را قربانی هدف نامشخصی کرده است. اگر در پس پرده، اطلاعاتی نهفته است که باعث این طزح و استراتژی شده باشد، تاکنون برای مردم ایران و خاورمیانه پنهان مانده است.

 

بابررسی دقیق طرح اوباما و پیگیری آن توسط دولت بایدن در خاورمیانه، عدم اتخاذ  تصمیم قاطع دولت های آمریکا در برابر روسیه و چین، به پوتین فرصت داد تا از این خلا سیاسی استفاده کرده و به اوکراین حمله کند. اگر چه اقدام پوتین بیخردانه بنظر میرسد و در دراز مدت برای روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی باخت جبران ناپذیری خواهد بود. طرح و استراتژی سیاست خارجی غلط امریکا باعث دوقطبی شدن جهان گردیده و کشورهای کوچک که به حمایت کشورهای قوی برای بقاء خود نیاز دارند، با تغییر سیاست خارجی و اقتصادی امریکا، هرچه بیشتر  از آمریکا فاصله گرفته  و به چین متصل کردیده اند. مشخص است که آمریکا بطور واقع در جبهه بین المللی با چالش بزرگی روبه رو شده است. محور چین، روسیه و رژیم اسلامی در ایران برای جهان آزاد و دمکراتیک بسیار خطرناک است و اگر امریکا بخواهد در صحنه اقتصادی-سیاسی خاورمیانه باقی بماند لازم است روشی انتخاب کند تا متحدان سنتی خود مانند کشورهای عربستان سعودی و اتحاد امارات عربی را برای درازمدت در کمپ خود نگهدارد. اکنون این کشورها آمریکا را یک متحد قابل اعتمادی نمی دانند.

 

چالش دیگر حمله روسیه به اوکراین است و اینکه چگونه باید این معضل حل شود؟ آیا جهان آزاد و دمکراتیک غرب میخواهد اجازه دهد پوتین برنده شود؟ در آن صورت به یقین محور چین، روسیه و رژیم اسلامی ایران  خاورمیانه و کشورهای آسیای میانه را مستعمرده اقتصادی خود قرار خواهند داد. در این راستا سازمان ملل متحد نیز قادر به هیچگونه اقدامی نیست. دبیر کل سازمان ملل آقای گوتریش دیروز ۲۶ آوریل به مسکو سفر نمود و با پوتین صحبت کرد. وی تنها به پوتین تذکر داد که حمله به اوکراین خلاف چارتر سازمان ملل است. سازمان ملل هرگز قدرت اجرایی نداشته و با ساختار موجود از نظر سیاسی قادر به هیچ اقدام عملی نخواهد بود. پس چه باید کرد؟

 

یکی از راه حل های ممکن آن است که آمریکا و ائتلاف جهان غرب به نحوی چین را از محور شرارت چین-روسیه-رژیم اسلامی دور کنند. به دلیل سرمایه گذاری های  کلان چین در خاورمیانه، اروپا ، آمریکا، و کشورهای (او-آی-سی)، چین علاقه ای به ماندن در محور شرارت نخواهد داشت زیرا از نظر اقتصادی به نقع کشور چین نیست. آمریکا باید پیشرو این اقدام استراتژیک باشد، سیاست خارجی اوبامایی را رها کند، دست از ستیزه جویی با چین بردارد و روابط سنتی خود با کشورهای عرب شبه جزیزه عربستان را بازسازی نماید. در آنصورت با توجه به جنگ اوکراین و تحریمهای یکجانبه غرب برعلیه روسیه، روسیه بیشتر به طرف رژیم اسلامی ایران سوق داده خواهد شد. رژیم فاسد اسلامی در ایران خود از نظر اقتصادی در حال ورشکستگی است و به احتمال قوی روسیه را هم باخود به قهقرای اقتصادی و سیاسی فرو خواهد کشاند.

 

ناخدا محمد فارسی

۲۷ آوریل ۲۰۲۲

1 – https://www.gatestoneinstitute.org/18463/china-or-the-usa