Health

فرماندهان ارتش ایران بهنگام بحران اعلام بیطرفی کردند – امّا انقلابیون هزاران افسر و درجه دار ارتش را به جوخه اعدام سپردند. چرا؟ - ناخدا محمد فارسی

 شورای عالی ارتش در ساعت  دقیقه ۱۰:۳۰ روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تشكيل و باتفاق تصميم گرفتند برای جلوگيری از هرج و مرج و خون ريزی بيشتر، بيطرفی خود را در مناقشات سياسی کشوراعلام نموده  و به يكان های نظامی دستور دادند كه به پادگانهای خود مراجعت نمايند. در این بیانیه امده است که ”ارتش ايران هميشه پشتيبان ملت شريف و نجيب و ميهن پرست ايران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شريف ايران با تمام قدرت پشتيبانی می نمايد ”. آخرین جمله بیانه کاملاً نقض به مطلب است، اگر ارتش پشتیبان ملت بود و در آن هنگام سرنوشت ساز که ملت ایران از هر زمان دیگری در تاریخ معاصر خود به پشتیبانی نیاز داشت، چرا انها را به سرنوشتی نا معلوم رها کرد و تنها گذاشت!۰

لازم به یادآوری است که ارتش ایران هیچگاه یک ارتش ملی نبوده و اعلام بیطرفی سلب مسئولیت وسرپیچی از دستور است. ارتش حق نداشت اعلام بیطرفی بکند. وظایف محوله ارتش بطور خلاصه حفاظت از مرز و بوم کشور، تمامیت ارضی و حاکمیت ملت است، بنابراین اعلام بیطرفی در ارتش واژه نا میمون  و نا مانوس است. بطور کلی ارتش نمیتواند در مقابل وظایف محوله ای  که توسط ملت از طریق قانون اساسی به وی ابلاغ شده سرباز زند و اعلام بیطرفی بکند! . سناریوهای زیادی  برای توجیه  اعلام بیطرفی ارتش وجود دار: ارتش ایران، ‌ارتش شاهنشاهی بود و تنها از پادشاه ایران فرمانبرداری داشت. خروج پادشاه از کشور شاید مهمترین سناریو برای اعلام بیطرفی باشد. ارتش بدون فرمانده باقی مانده بود و رئیس ستاد ارتش و دیگران افسران شورای عالی ارتش نتوانستند بدون فرمانده و دستور مستقیم اجرایی تصمیم لازم برای برقراری امنیت در کشور بگیرند، تا به مردم ایران فرصت داده شود در محیطی امن با آرامش سرنوشت آینده خود و کشور را رقم بزنند.

 

سناریوهای دیگری نیز وجود دارد که بنظر  نمیرسد زیاد قابل تأمل باشد. مانند پادشاه ایران بدلیل بیماری سرطان و آگاهی از اینکه مدت زیادی در این جهان نخواهد بود کشور را ترک کردِ،  یا اینکه نمیخواست در رویارویی ها خونریزی شود! من از جمله افسرانی هستم که با جرأت میگویم پادشاه ایران نمی بایست چنین اجازه ای را بخود میداد، و در هنگام بحران از ایران خارج میشد. او پس از خروج از ایران مانند اواره ای سرگردان از بیمارستان کشوری به کشوری دیگر ارجاع میشد و سرانجام در کشور مصر دیده از جهان بربست. سناریوهای دیگر که کشورهای انگلستان و آمریکا تصمیم گرفتند کشور ایران را به این فرجام برسانند هم برای من قابل قبول نیست، بدلیل اینکه آمریکا و انگلیس میتوانستند تنها از طریق سفرای خود برپادشاه ایران و فرماندهان ارتش فشار بیاورند، امّا پادشاه میتوانست با یک دستور ساده عذر آنها را بخواهد تا ظرف ۲۴ ساعت کشور ایران را ترک کنند. بهرروی میتوان ادعا کرد که در پروسه انقلاب ۱۳۵۷ به مردم و کشور ایران خیانتی نابخشودنی گردیده است.

 

چرا ارتش نتوانست در آن دوران سرنوشت ساز تصمیمی درست اتخاذ کند؟ شاید بهترین پاسخ، از دست دادن فرمانده خود بود، و شاید به دلیل اینکه ارتش ایران یک ارتش ملی نبود، فرماندهی آن اجازه نداده بود تا افسرانی در رأس هرم ارتش قرار بگیرند که قادر به تصمیم گیری درحالت بحرانی باشند. به احتمال قوی طرحهای مقابله با بحران وجود داشت، ولی محتمل است که  محدودیت هایی وجود داشته است که نتوانستند طرحها را اجرایی نمایند. باعث تأسف است که در رأس ارتش تنها افسرانی ضعیف النفس قرار داشتند که قدرت فرماندهی  به هنگام بحران را نداشتند. پس از خروج پادشاه از کشور بلاتکلیف ماندند و برای تصمیم گیری به افسر اعزامی آمریکا ژنرال هایزر متکی شده و از او مشاوره و رهنمود دریافت کردند. میتوان به به احتمال قریب به یقین بیان داشت که متن بیطرفی ارتش از طرف این افسر بیگانه دیکته شده باشد. این در حالی است که برابر با اطلاعات منتشر شده پادشاه ایران قبل از خروج از کشور به فرماندهان سه نیروی مسلح کشور در حضور نخست وزیر دکتر بختیار به آنان ابلاغ میکند که پس از خروج وی از کشور فرماندهان ارتش (طوفانيان – فره باغی – حبيب الهی – ربيعی و بدره ای) تنها از نخست وزیر دستور خواهند گرفت.

 

در این راستا گره کور اتفاق بین تیمسار قرباغی رئیس ستاد ارتش و دکتر بختیار هنوز باز نشده است. برابر با اظهارات  دکتر بختیار شورای عالی ارتش با ژنرال هایزر ملاقات داشته و دکتر بختیار را از مفاد این نشست ها آگاه نکرده اند، که خود سرپیچی از فرمان پادشاه بوده است. افزون براین مشخص گردیده که رئیس ستاد ارتش با هويزر، بهشتی و بازرگان بطور مستمر ملاقات داشته است.

 

پس از اعلام بیطرفی، خمینی دستور داد که نظامیان ارتش ایران در امان هستند، با توجه به این دستور تعدادی از فرماندهان ارتش ایران، آنان که در کشور باقی ماندند، توسط انقلابیون اعدام شدند. تحلیل گرانی براین باورند افسرانی را که رژیم اسلامی در هنگام انقلاب اعدام کرد گناهی جز وطن پرستی نداشتند. انچه که امروز مشخص شده اینکه فرماندهان ارتش  خواسته و یا ناخواسته به مردم و کشور ایران خیانت کرده اند، بالاترین خیانت هم بالطبع متوجه رأس هرم فرماندهی است. مرسوم است که ناخدای کشتی هرگز کشتی را ترک نمیکند و کشتی را به امواج طوفان رها نخواهد کرد. این ویژگی فرماندهی متأسفانه در هنگام بحران انقلاب در ایران دیده نشد!۰

 

آیا انقلابیون سال ۱۳۵۷ حق داشتند چند صد افسر و درجه دار را که بیطرفی اعلام کرده بودند (تسلیم شده بودند) را اعدام کند؟ اگر بخواهیم اخلاق و اصول انسانی و معنویت را در نظر بگیریم کشتن هیچ انسانی جایز نیست، ولی انقلابیون چند صد افسر و درجه دار را اعدام کردند تا پایه انقلاب خود را محکم کنند . بخاطر داریم که خمینی بارها در سخنانش گفته بود که انقلاب خون میخواهد. آمار دقیقی در دست نیست که رژیم اسلامی چه تعداد افسر و درجه دار را هنگام و بعد از انقلاف به جوخه اعدام سپرده است؟ ولی با توجه به تحلیل های گوناگون، کودتای نوژه، و بررسی مطبوعات میتوان ارزیابی کرد، از هر سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی، با احتمال بسیار بالا اعدام شدگان ارتش توسط انقلابیون در حدود  دو هزار نفر بوده اند.

 

دوستان و همقطاران:

از اینکه این حقایق را برای مردم کشورمان روشن میکنیم از شما پوزش میخواهم. نظامیان ارتش ایران، آنان که شاغل هستند و چه آنها که در خارج از کشور رحل اقامت گزیده اند باید از هم اکنون خود را ارتش ملی ملت ایران بدانیم . ما دیگر اعلام بیطرفی نخواهیم کرد. در دوران گذار از رژیم اسلامی امنیت لازم در سراسر کشور برقرار نموده و از تمامیت ارضی کشور پاسداری خواهیم کرد. رژیم فاسد اسلامی برای بقاء خود از همان هنگام انقلاب سپاه پاسداران را تشکیل داد. به بیطرفی ارتش توجه نکرد، بسیاری از افسران و درجه داران (ما را) را اعدام کرد. هزاران نفر  را در سطح هرم فرماندهی ارتش بازنشسته و پاکسازی کرد. اکنون رژيم اسلامی  کنترل اداره کشور را از دست داده است. که  میتواند به هرج و مرج هرچه بیشتر بیانجامد، میتواند عواقب وخیمی در پی داشته و استقلال کشور به خطر افتد.

 

فرزندان و همقطاران نظامی من،

برای ما نظامیان ارتش ملی ایران ناشناخته نیست که خامنه ای فرماندهان سرسپرده خود را در رأس نیروهای ارتش ایران قرار داده و مداوم آنها را عوض می کند. امّا ارتش ملی ایران با ویژگی های  انضباطی، سلسه مراتب و سلامت کارکان خود انجام وظیفه میکند و کاملاً مشهود است، این ویژیگی ها، سرسپردگان خامنه ای را هم در خود همسو کرده است. بنابراین فرماندهان وطن دوست، بمنظور درامان ماندن از گروه های امنیتی و تروریستی خامنه ای و برای استحکام پرسنل خود مجبورند در پاره ای مواقع در سخنرانی هایشان نکاتی را پیرامون تجهیزات نظامی و آموزش لازم  یادآورشوند که با وجود صحت گفتار در مقابل پیشرفت تکنولوژی و تجهیزات نظامی جهان کم ارزش است.

 

فرزندان و همقطاران نظامی من،

امید مردم ایران به ما نظامیان است و انتظار دارند که ارتش ملی نه تنها از یکپارچگی کشور و استقلال و حاکمیت ملی، بلکه از جان و مال مردم به هنگام بحران دفاع کند. جای تردید نیست که نظامیان ارتش ملی ایران به سوگند و وظیفه ملی خود پایبندند و اجازه نخواهند داد که رژیم ستمگر اسلامی ایشان را در مواقع اضطراری برای سرکوب و کشتار برادران و خواهران ایرانی به کار گیرد، بلکه برابر با وظیفه ملی خود در کنار مردم به پاخاسته ایران خواهند ایستاد.

 

پاینده مردم ایران

ناخدا محمد فارسی

هموند جبهه ملی ایران خارج از کشور

۲ فوریه ۲۰۲۲