Health

چشم انداز هشتک «من وکالت میدهم» چه میتواند باشد؟ آیا این اقدام اقای رضا پهلوی باعث تفرقه و انفعال مخلفان رژیم اسلامی در داخل و خارج کشور نمیشود؟

اگر نگاهی به تاریخ چند هزار ساله پادشاهی و سلطنت در ایران داشته باشیم، می بینیم اکثریت مردم ایران ، تحت ستم، اسارت و استبداد حاکمان زندگی کرده اند. پس از انقلاب مشروطه خواهی تنها چند سالی مردم ایران دمکراسی بسیار شکننده ای را تجربه کردند. که ان هم در دوران سلطنت مظفرالدین شاه بود که قانون مشروطه به تصویب رسید. اما برای برگشت به همان استبداد پادشاهی، محمد علی شاه مجلس را به توپ بست. دوران دیگر و کوتاه مدت هنگام نخست وزیری زنده یاد دکتر محمد مصدق بود که ملی شدن صنعت نفت یکی از دستآورد های آن بود. و علارغم اقدامات استبدادی بر علیه آن، فضای ازادی خواهی در کشور شکل گرفت. با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مردم ایران بار دیگر سیستم حکومتی استبدادی را تجربه کردند، هرچند شرایط زمانی، توسعه تکنولوژی و اقتصادی جهان غرب در ایجاد رفاه نسبی در دوره حکومت محمد رضا شاه تاثیر قابل توجهی داشت.

در شرایط نبود یک حکومت دمکرات و مماشات با ملاهای مرتجع در دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی و پیشرفت تکنولوژی دیجیتالی جهان غرب، باعث شد جوانان ایران با توجه به منابع سرشار زیرزمینی، وضعیت کشور را با کشورهای پیشترفته جهان مقایسه کنند. درحال حاضر نیز جوانان کشور به پا خاسته و حقوق شهروندی خود را از حکومت تمامیت خواه ملایان مطالبه می کنند. در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ جوانان کشور برای احقاق حقوق شهروندی خود دست به اعتراضات و اعتصابات زدند، که نتیجه آن انقلاب ۱۳۵۷ بود. هدف انقلاب ۵۷ برقراری ازادی و زندگی بهتر بود ، اما این انقلاب ترقی خواهانه توسط آخوند های مرتجع مانند خمینی از هدف اصلی خارج و به مسیری ارتجاعی کشیده شد. جو انقلابی مردم متوهم به نخست وزیر دمکرات منش و آزادیخواه زنده یاد دکتر شاپور بختیار فرصت نداد تا بتواند استقرار حکومت دمکراتیک خود را سر و سامان بدهد. اکنون جوانان کشور با حرکت انقلابی «زن-زندگی-آزادی» می کوشند تا حقوق از دست رفته خود را دوباره بازیابند.

همانگونه که روحانیون مرتجع انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران را به نفع خود مصادره کردند، اکنون هم عده ای که خود را وابسته به بازماندگان سلسه پهلوی میدانند همان کاری را انجام میدهند که روحانیون مرتجع در سال ۱۳۵۷ انجام دادند. در داخل کشور بچه های دبستانی و دبیرستانی و نوجوانان و جوانان که نماد تفکر نوین و مدرن جامعه هستند شعار می دهند: مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر. حتی جوانان و نوجوانان شهر زاهدان و دیگر نقاط ایران فریاد می زنند ” نه سلطنت نه رهبری، دمکراسی و برابری “. درمقابل این خواست است که هوادران شاهزاده رضا پهلوی بار دیگر با ترفند هشتک «من وکالت میدهم» در اندیشه احیای سلطنت در ایرانند.

در آخرین پیام خود اقای رضا پهلوی اظهار میدارد «این روزها پیام‌های شما را در کمپینِ هشتک «من وکالت میدهم» هم می‌خوانم و می‌بینم. از مهرتان سپاسگزارم و موجب افتخارم است که تا این اندازه مورد اعتماد شما هستم. وی اضافه کرده است که با توجه به آمار هشتک آگاه است که مورد اعتماد روز افزون تمام مردم ایران است، و مسئولیت آنرا می پذیرد.» وی افزوده است که این پیام در راستای «پیمان نوین» سال ۱۳۹۹ است و اکنون با قدرت و صراحت بیشتری به نمایندگی از مردم ایران در سطح بین‌المللی گفتگو و مذاکره خواهد کرد. وی تأکید دارد «نجات ایران جز با همبستگی ملی ممکن نیست. امروز نیز بار دیگر، دست همکاری به سوی همه نیروهای دموکراسی‌خواه اعم از شخصیتها و احزاب و گروه‌ها دراز می‌کنم تا بر پایه‌ی سه اصل مشترک حداقلی: تمامیت ارضی ایران، دموکراسی سکولار مبتنی بر حقوق بشر، و حق مردم برای تعیین شکل نظام سیاسی از طریق یک انتخابات آزاد، یاریگر انقلاب ملی ایران باشیم.» آیا میتوان فرمایشات شاهزاده رضا پهلوی را باور کرد؟

در سالهای ۶۰ تا ۸۰ که با نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری زنده یاد دکتر شاپور بختیار همکاری داشتم، روزی در خدمت ایشان بودم که خبر دادند شاهزاده رضا پهلوی که در آن هنگام جوانی بودند همراه با علی امینی سیاستمدار پرتجربه ملاقاتی داشته اند و ائتلافی را مورد بحث، تبادل نظر قرارداده و توافق کرده اند تا بیانه مشترکی پیرامون همبستگی و ائتلاف منتشر شود. شاهزاده رضا بهلوی و آقای امینی با تقبل همکاری میروند تا با گروه های خود تبادل نظر نموده و اطلاع دهند که بیانیه صادر و اعلام شود. دکتر بختیار این جمله را فرمودند «هیچیک از این آقایان حتی تلفنی هم نزدند». سئوال این است که شاهزاده محبوب ما چرا آن موقع همبستگی نداشتند؟ شاهزاده گرامی شما رفتید و شوراهای مشروطه خواهی را در کشورهای غرب سامان دادید که نتیجه آن عدم همبستگی ۴۰ ساله سازمانهای سیاسی بوده است. اکنون با کدام مجوز از مردم ایران بخود اجازه داده ای که از مردم بخواهی به شما وکالت بدهند؟ و پیروان شما و سلطنت طلبان هشتک «من وکالت میدهم»‌ راه بیاندازند؟ و اگر کسی بخواهد با آن مخالفت کند، دهان به بدگویی بگشایند. و اکنون شما با چند هشتک بخود اجازه داده ای نمایندگی مردم ایران را بدست بگیرید؟ مگر این تعداد هشتک چند در صد مردم ایران را تشکیل میدهد که چنین اجازه ای به شما داده شود؟ مردم ایران به هیچ وجه فرصت دیگری برای برقراری استبداد سلطنتی و یا هر استبداد دیگری را به شما و یا هر شخص دیگری نخواهند داد. از رفتار و کردار سیاسی شما کاملاً مشخص است که تنها به دنبال برقراری سلطنت استبدادی مجدد در ایران هستید و هرگز در این راه موفق نخواهید بود.

لازم است یادآور شویم متاسفانه سیاستمداران و سازمان های سیاسی دمکراسی خواه تا کنون نتوانسته اند به وظیفه تاریخی خود عمل کنند و بااین بی عملی خلا بزرگی در سپهر سیاسی اپوزیسیون رژیم بوجود آورده اند که، به مستبدان و تمامیت خواهان فرصت داده تا این خلا سیاسی را با کمپین «من وکالت میدهم»، پر کنند. بعضی از دوستان سیاسی از بی عملی سازمان های سیاسی گلایه مند هستند، سئوال دارند: از آغاز این انقلاب چه کرده اید؟ چه سیاستی داشته و دارید؟ چه چشم اندازی؟ چه دستاوردی داشته اید؟ کارنامه شما چیست؟ پاسخگو باشید لطفا بجای مغلطه کردن! بجای سفسطه کردن! مسئولیت تاریخی خود را عهده دار شوید و با ایجاد یک شورای رهبری سیاسی معقول اقدام و راهکار ارایه و الترناتیو دمکراتیک رژیم را ایجاد کنید. بی عملی بس است!

امروز اول بهمن ١۴٠١ است یعنی بیشتر از ١٢٧ روز از کشته شدن ژینا امینی گذشته دستاورد جمهوری اسلامی در این ١٢٧ روز کشتار بیش از ۵٠٠ نفر در صحنه اعتراضات، بیشتر از ٢٩ هزار نفر دستگیر شده، ۴ اعدام، جو فوق امنیتی در سطح شهرها، بازگشت مجدد گشت ارشاد، تحت فشار قرار دادن خانواده‌های کشته شدگان و دستگیر شدگان و هزاران مشکل دیگر، بوده است. خلاء یک شورای رهبری سیاسی عمگرا باعث گردیده حرکت انقلابی جوانان در داخل ایران در سطح خیابان کم رنگ شود.

بنابراین وظیفه تمام کنشگران سیاسی بویژه سازمان های سیاسی مدعی مبارزه با رژیم اسلامی مانند شورای مدیریت گذار، شورای ملی تصمیم و دیگر سازمانهای سیاسی مسئولیت ‌ تاریخی از خود نشان دهند. بی عملی نیروهای سیاسی باعث ایجاد خلاء سیاسی بزرگی گردیده است. بالطبع وقتی خلاء وجود دارد گرایش های دیگر به آن راه پیدا میکنند. همانگونه که شاهد آن هستیم. شاهزاده رضا پهلوی که تا کنون خود را تنها یک کنشگر سیاسی، دمکرات و همگام با مردم ایران می دانست، بدنبال پر کردن خلاء سیاسی بمیدان آمده است و از مردم ایران میخواهد به او وکالت بدهند. وکالت برای چی؟ برای چه باید مردم ایران به یک طرف طیف سیاسی اپوزیسیون وکالت بدهند. بفرض محال که مردم به شما رأی دادند، میخواهید چه بکنید. اجرای هشتک «من وکالت میدهم»‌ باعث دو قطبی شدن حرکت سیاسی اپوزیسیون گردیده و جوانان سلطنت طلب تمامیت خواه، بهر شخصی که نخواهد رأی دهد فحاشی و هتاکی میکنند. هشتک «من وکالت میدهم» «دمکراسی برای ایران» را در سایه قرار داده و بدنبال جا انداختن سیستم استبدادی است! باعث تأسف است که سلبرتی های خوش نامی مانند علی کریمی، شاهین نجفی و داریوش اقبالی به هشتک «من وکالت میدهم» رأی مثبت داده اند!

بی عملی سازمانهای سیاسی دمکراسی خواه باعث گردیده سلطنت طلبان بتوانند وارد کارزار بشوند. برابر اطلاع از دوستان، در چند روز گذشته از شتاب هشتک «من وکالت میدهم» بسیار کاسته شده و میرود تا خاموش شود. برای جبران و جلوگیری از شکست، از اشخاصی مانند علی کریمی استفاده کرده اند تا از شکست کامل جلوگیری شود. امید است احزاب، افراد و شخصیت های مطرح در مقابل این کارزار حساسیت نشان داده و با گردهم آیی راه حل عبور از رژیم را امکان پذیر نمایند و مانع از شکل گرفتن استبداد دیگری شوند.

رسانه اینترنتی رادیو فردا پیرامون کارزار هشتک «من وکالت میدهم» با میزگردی به آسیب ‌شناسی و ویژگی‌های این کارزار پرداخته است. نتیجه این آسیب شناسی بطور خلاصه از این قرار گزارش شده است: «باعث و بانی این کارزار شخصی است به نام احسان کرمی، هنرپیشه ساکن لس‌آنجلس. در این میزگرد از ابراز رضایت فرزند شاه سابق ایران از این هشتگ خبر داده است (۱). آقای کرمی می‌گوید که این کارزار گامی است برای دوره گذار، و خواستار واکنش چهره‌هایی است که برای خود شأن رهبری قایل هستند. اکبر کرمی، تحلیلگر سیاسی ساکن واشینگتن، از دیگر شرکت‌کنندگان در این میزگرد «شیخ و شاه را دو نام متفاوت بر یک آسیب ‌شناسی مشترک» می‌نامد و به آسیب‌ شناسی این کارزار می پردازد. دامون گلریز، تحلیلگر سیاسی مشروطه‌ خواه در لاهه، روح حاکم بر این کارزار را درخواستی از یکی از افراد تأثیرگذار برای فعالیت بیشتر در صحنه، می‌داند. او در عین حال می‌گوید چنانچه چنین درخواستی منجر به تفرقه ‌افکنی شود، می‌تواند مشکل بیافریند. محمد حیرانی، روزنامه‌ نگار ساکن آلمان هم معتقد است باید از آنچه او استمرارطلبی می‌نامد، رویارویی با یکدیگر و راه‌ حل‌های بوروکراتیک پرهیز کرد. چرا که به گفته این روزنامه‌ نگار تا مادامی که این وضعیت حاکم باشد، طناب‌های دار بافته می‌شوند و ایرانیان بسیاری جانشان را از دست می‌دهند.»

در پایان: کنشگران و سازمانهای سیاسی دمکراتیک تا کی میخواهید صبر کنید و حساسیت نشان ندهید. شما در مقابل تاریخ کشور ایران مسئولید. تا بیش از این دیر نشده، تا کشور ایران در منجلابی دیگر مانند انقلاب ۱۳۵۷ گرفتار نشده حرکت کنید، و با این اصول اولیه «تمامیت ارضی ایران، دموکراسی سکولار مبتنی بر حقوق بشر، و حق مردم برای تعیین شکل نظام سیاسی از طریق یک انتخابات آزاد» شورای رهبری که شامل شاهزاده رضا پهلوی نیز باشد (اگر ایشان حاضر باشند حضور داشته باشند) اقدام لازم بعمل آورید.

ناخدا محمد فارسی

۲۱ ژانویه ۲۰۲۳

1 – https://www.radiofarda.com/a/32232818.html