اصل بیست و نهم:
● از آنجا که شهروندانِ بسیارى بخاطر عقاید دینی یا مرامی و یا اندیشه و عمل سیاسى، گرفتار ستم دولت ولایت مطلقه فقیه و سازمانها و گروههاى «سیاسى و عقیدتى» شدهاند و این رﮊیم و سازمانها و گروههای در خدمت آن شهروندان ایرانی و نیز غیر ایرانی را از حق حیات محروم و یا به حقوق آنها تجاوز کردهاند و با زندانی کردن و شکنجه و روشهای دیگر، زیانهای روحی و جسمی به آنها وارد کردهاند،
● از آنجا که بر وفق میزان عدالت ترمیمی، قربانیان و خانوادهها و نزدیکان آنان و تمامی جامعه بر ترمیم و جبران حق دارند،
● از آنجا که جنایت بر ضد بشریت شامل مرور زمان نمىشود،
● از آنجا که جمهور مردم نیازمند جریان آزاد دادهها و اطلاعات، بنابراین، (نیازمند) زمان لازم برای اطلاع شفاف از آنچه بر قربانیان جنایتها گذشته، هستند و وجدانهای اخلاقی و تاریخی میباید غنای لازم را بیابند تا که استبداد دیگر هیچگاه بازسازی نگردد و جنایت برضد شهروندان را روش نگرداند و وجدان هر شهروند واقف به حقوق خویش شود و عمل به این حقوق، همگانی و مداوم بگردد،
● از آنجا که قربانی هر جنایت و هر بىعدالتى تنها او نیست، بلکه تمامی انسانیت است،
● از آنجا که هم حق دفاع از حقوق دیگران، و هم مطالبه دفاع از حق خود از دیگران، حق هر شهروند است
● از آنجا که اگر شهروندی خود را در محنت دیگرى شریک نداند و مسئول و موظف به زدودن محنت او و دفاع از حقوق او نداند و مبارزه با بىعدالتى را حق خویش نشمارد و به این حق عمل نکند، دمکراسى که یکى از ارکان آن برابرى همگان در برخورداری از حقوق و امکانهای لازم برای برخورداری از حقوق است، استقرار و استمرار نمىیابد،
● از آنجا که تا جرم، بدون حضور مجرم در برابر قاضی عادل، محرز نشود، جامعه از جرمهایى که واقع شدهاند آگاهی بدون خدشه نمییابد و آنها را برسمیت نمیشناسد و مسئولیت خویش در وقوع جرائم و جنایتها را نیز نمیپذیرد،
● از آنجا که وجدان تاریخی جامعه نیازمند آناست که تاریخ شخصى قربانیان به تاریخ رسمى بدل شود،
● از آنجا که بر میزان عدالت ترمیمی، ترمیم و جبران زیانهای قربانیان و جامعه بس دشوار است،
● از آنجا که خلاء رسیدگی قضائی بر میزان عدالت ترمیمی را انتقامگیریهای شخصی پر میکند که سبب بسط خشونت در سطح جامعه و تنظیم رابطهها توسط زور، بنابراین، بازسازی استبداد میشود،
باید قربانیان توان دادخواهی پیداکنند، تا که با دردها و رنجهای خویش، تنها نمانند و بتوانند به نظام جدید که بر میزان عدالت اجتماعی برپا میشود، اعتماد بیابند و امید به حال و آینده و شرکت در جامعه حقوند، آنها را از غم گذشته و یأس و احساس ناتوانی که گرفتارش هستند، برهاند.
در نتیجه، بمحض شروع بکار شورای موقت انتقال حاکمیت به مردم ایران، در رابطه با جرایم سیاسى- عقیدتى، با هدف ترمیم و جبران، بعد از رایزنى با احزاب و سازمانهاى مختلف سیاسى و شخصیتهاى مبارز و مستقل و فعالان جامعه مدنى و حقوق بشری و حقوقدانان، هیأت حقیقت یابی و صلح و آشتی همگانی، بر وفق ضوابط عدالت ترمیمی، مشغول بکار میشود