Health

زمین‌لرزه خوی و عملکرد حاکمیت

بار دیگر دست طبیعت خان و مان شهری از میهن ستمدیده ما را به لرزه درآورد و به ویرانی کشید. سدها خانه ویران و هزاران هم‌میهن بی‌خانمان در سرما و برف و سوز زمستانی بدون هیچگونه سرپناه و خوراک و وسیله گرمایش گرفتار شدند.

گناه درد و رنج مردم خوی نه تنها از ویرانی خانه و کاشانه و سرمای جانکاه و گرسنگی، بلکه از حکومتیست که وظیفه خدمت و یاری رسانی بهنگام به مردم مصیبت‌زده و نیازمند را دارد نه فقط خدمت به خود. بی اعتنایی و واکنش بسیار کند جکومت اسلامی که هم‌میهنان ما را در خوی روزها بی‌سرپناه نگه داشت نشانه  نه تنها بی‌لیاقتی بلکه عدم احساس مسئولیت بوده است. در شاهنامه، مزدک به قباد میگوید اگر یک مار کسی را نیش بزند و نوش دارویش نزد کس دیگری باشد که از دادنش خودداری می‌کند، سبب مرگ مارگزیده کسیست که نوشدارو دارد و امتناع میکند نه مار که عقل ندارد.

در زمین لرزه خوی، مسئولان موظف به یاری رسانی فوری روزها هم میهنان مصیبت دیده ما را در سرمای زیر صفر و بی‌خانمانی و گرسنگی رها کردند و وقتی کمکهای دیر و ناکافی رسید، نوشداروی زمین لرزه کشور دیگری را سریعاً با هواپیما برای مردم دیگری که هم‌میهن ما نیستند فرستادند. گناهی بزرگتر و ضد مردمی‌تر آنکه منطقه زمین لرزه خوی را امنیتی کردند تا مردم ما نتوانند به هم‌میهنان خودشان کمک رسانی کنند.

ما دلیل خرابی گسترده و ویرانی دستکم 1700 ساختمان در خوی را در زمین لرزه‌ای نه چندان قوی فساد گسترده در ساختار مدیریتی حکومت اسلامی در نظارت و کنترل کیفی ساختمان سازی می‌دانیم که رشوه و دروغ و خیانت جان هم میهنان ما را در سراسر کشور به خطر انداخته است. به گفته حافظ بزرگ باید “فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.

کمیسیون سیاسی شورای ششم جبهه ملی ایران

تهران، 18 بهمن 1401خ